loading...
فایلینا
عباس بازدید : 478 چهارشنبه 23 دی 1394 نظرات (0)

پایان نامه كارشناسی ارشد رشته الهیات گرایش فقه و مبانی حقوق با عنوان بررسی فقهی حقوقی حكم اجرای حدود

چكیده:
این پایان نامه شامل كلیاتی در باره حقوق كیفری اسلام و بر رسی فقهی حقوقی اجرای حدود می باشدكه درضمن هشت فصل مطالبی عرضه شده . ابتدا در مقدمه مطلبی تحت عنوان ارزش وجایگاه انسان در بین مخلوقات دیگر خداوند به طور خلاصه مورد رسیدگی و ارزیابی قرار گرفته و از چگونگی تحت تعلیمات انبیاءالهی قرارگرفتن و تزكیه نفس بوسیله تقوی و راههای رسیدن به تكامل و سعادت ودوری از انحرافات وشقاوت سخنی نه چندان مفصل بیان شده است.از مطالعه منابع كیفری اسلام روشن می شود كه هدف اسلام از مجازات مجرم و گنه كار زجر دادن و تعذیب او و یا تنها به خاطر تسلی خاطر اولیاء دم و مجنی علیه نیست بلكه غرض تأدیب و تهذیب اخلاق مجرم وحفظ جامعه وحمایت مردم از مفاسد وشرور اجتماعی و جلوگیری از سقوط در پرتگاههای رذائل اخلاقی است .
در قوانین كیفری اسلام علاوه بر روشهای مسالمت آمیز برخورد با جرائم كه در فصل اول این پایان نامه شرح آن آمده است، قاعده ای وجود دارد كه هدف از آن این است كه حتّی المقدور از مجازات مجرمین خودداری گردد و در عوض فرصتی در اختیار آنان قرار گیرد تا به تزكیه اخلاق و اصلاح خود بپردازند و به جای آنكه به عنوان یك مجرم در جامعه رسوا گردند امكانات لازم را پیدا كنند تا به صورت فردی مفید و سازنده در جامعه خویش حضور پیدا كنند . این قاعده اسلامی كه ارتباط مستقیم با حاكم و قاضی و امر قضاوت دارد از حدیث معروف نبوی « اِدْرَءُ الْحُدودَ بِالشُّبَهاتِ » استخراج می شود كه بر اساس این قاعده قاضی اسلامی مكلف است به محض ایجاد كمترین شبهه ای از جانب مجرم از اجرای حدود و مجازات مجرم خودداری نماید و به همین سهولت وسیله آزادی مجرم را فراهم آورد ویكبار دیگر فرصت اصلاح شدن را به او بدهد و این خود دلیلی برآن است كه قوانین كیفری اسلام برای آزادی انسانها و اصالت های انسانی ارج و اهمیت قائل است. یكی دیگر از مواردی كه از اجرای حدود و مجازات در جامعه اسلامی جلوگیری می كند توبه و بازگشت از گناه توسط مجرم است زیرا همان طوركه در قرآن كریم آمده: * فَمَنْ تابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ اَصْلَحَ فَاِنَّ اللّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ اِنَّ اللّهَ غَفُورٌرَّحیمٌ*
اولین هدف مجازات اصلاح خود مجرم است كه خداوند در این آیه می فرماید : « هر كس بعد از آنكه ستمی روا داشته توبه نماید و امر خود را اصلاح كند خداوند توبه او را می پذیرد و او را خواهد بخشید.» اثر توبه ونقش آن در سقوط مجازات و نیز شرایط توبه حقیقی از دیدگاه حضرت علی (ع) در فصل ششم این پایان نامه به تفصیل بیان شده است .البته اگر جرم به طریق شرعی و قانونی به اثبات رسد چاره ای جز اجرای حدود الهی و اعمال مجازات نیست زیرا صیانت جامعه و جلوگیری از فساد و تباهی جامعه ایجاب می كند كه مجرم كیفر اعمال خلاف و ناهنجار خود را ببیند تا هم خود اصلاح گردد و هم جامعه انسانی از شرور مفاسد و افتادن در ورطه هلاكت سالم بماند و همان طور كه از آیات قرآن كریم و روایات اسلامی استنباط می گردد در ثبوت حدّ شكی نیست و تعطیل و تأخیر در اجرای حدود الهی موجب خشم و غضب خداوند می گردد كه آثار آن در شقاوت انسان و نابودی جامعه تأثیر فراوان دارد.
نا گفته نماند كه در مورد چگونگی اجرای حدود و كیفیت آن بین فقها اختلاف نظر وجود دارد ولی این اختلاف مربوط به اجرای حدود در زمان پیامبر(ص) و امام (ع) نیست زیرا همه فقها متفق القول هستند كه حدود در زمان معصومین اجرا می شده و بحثی در لزوم و جواز آن نیست ولی اختلاف بر سر این است كه آیا اجرای حدود در عصر غیبت امام (ع) جایز است و كما كان حدود در عصر غیبت نیز باید اجرا شود یا در عصر غیبت اجرای حدود جایز نیست و به جای آن باید از مجازات های دیگر مثل تعزیرات استفاده كرد كه این موضوع به تفصیل در فصل پنجم مورد بررسی قرار گرفته و نظرات مختلف فقها بیان گردیده البته آنچه مسلم است باید شرایط و خصوصیات زمان كنونی را در نظر گرفت از جمله ایراداتی را كه دشمنان اسلام به مبانی حقوقی اسلام وارد میكنند و از این طریق در صدد ضربه زدن به اسلام هستند پس براین اساس باید به این نتیجه رسید كه آیا امروزه نیز حدود باید مانند سابق اجرا گردد یا مصلحت حفظ اسلام موارد دیگری را اقتضا می كند كه در فصول این پایان نامه مطالبی در این زمینه بیان گردیده و از حدودی مانند حدّ رجم(سنگسار كردن)، قتل با شمشیر، قطع ید، حدّ جلد(تازیانه) و غیره بحث شده و در فصل هشتم ، خلاصه و نتیجه مطالب ارائه گردیده است. .
كلید واژه ها:

جرم

كیفر

فلسفه تشریع حدود

اجرای حدود در عصرحضور و غیبت

موانع اجرای حدود

حدّ (رجم، قتل، قطع ید، جلد....)

مقدمه:

ارزش و جایگاه انسان از نظر مكتب وحی

ارزش و موقعیت انسان مسئله ای است كه اثبات آن احتیاج به استدلال و برهان ندارد و موضع آن نسبت به مخلوقات دیگر در وضوح و روشنی مانند خورشید هنگام نصف النّهار است. واین ارزش و برتری در ارتباط با شكل یاجسم ظاهری او نیست زیرا پر قدرت تر و زیبا تر از انسان در میان موجودات جهان فراوان است . قرآن كریم در این رابطه می فرماید:
* ءَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلقاً أَمِ السَّماءُ بَنیها * رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّیها *
ترجمه: «آیا شما از جهت آفرینش استوار ترید یا بنای آسمان كه خداوند آن را سقفی بلند و بی ستون ، استوار ساخت.»
پس اگر انسان را از این لحاظ با مخلوقات دیگر خداوند مقایسه كنیم او در برابر عظمت خلقت موجودی بسیار ضعیف و فوق العاده كوچك است و نمی توان برای او حسابی باز كرد و اگر انسان از تماشای عظمت خلقت چشم پوشی كند واین جهان شگفت انگیز و پر از عجایب را نا دیده بگیرد و به تعبیر دیگر فراموش كند، به قدرت بسیار نا چیز خود مغرور گشته ، دچار خود بینی شده و به بد ترین رذائل آلوده می شود و تا میدان پر خطر «اَنَا رَبُّكُمُ الآَعْلا» پیش می رود، آنگاه با وزش بادی یا جرعه آبی یا پشه نا توانی باد دماغش خالی و پوزه اش به خاك مالیده می گردد و بی آبروئی او در تاریخ ثبت می شود.
بنا بر این ارزش انسان و عزت و فضیلت این مخلوق را باید در ناحیه معنی و روح و روان و بعد الهی او جستجو كرد. فطرت ، عقل، استعدادهای خدادادی ، وجدان ، میل به سعادت و كمال و عشق به عظمت، مایه های ارزش انسانند. اما اگر انسان بخواهد به تنهایی از این مایه ها استفاده كند ، یا بطور ناقص استفاده خواهد كرد یا آنها را در فاسد ترین راه یا رذیلانه ترین برنامه ها بكار خواهد گرفت. بدین سبب خداوند كریم برای اصولی خرج كردن این مایه ها و صحیح بكار بردن این استعدادها انبیاء گرامی خود را همراه با كتب آسمانی به كمك انسان فرستاده و از او خواسته است تا برای رسیدن به مقصود و دریافت سعادت و خیر دنیا و آخرت و اقامه عدل و قسط از آن مردان الهی پیروی كرده و دستورات آنان را مانند شمع روشنی فرا راه خود قرار دهد.

هدف از تعلیم و تزكیه:

انبیاء الهی در مرحله اول به اعلام تعالیم آسمانی و فرامین معنوی الهی پرداخته سپس از انسان اجرای این برنامه های الهی را طلب كرده اند یعنی ابتدا به تشریح نسخه الهی اقدام و بعد از انسان خواسته اند برای دفع دردهای فكری و روحی و حلّ كلّیه مشكلاتی كه با آن روبرو می شود به این نسخه الهی عمل كند زیرا انبیاء گرامی منشأ تمام آلودگی ها و منبع تمام ناپاكیها و مایه همه گناهان و تجاوزات انسان را از آلودگی نفس او می دانند. وآنها معتقدند اعضاء و جوارح انسان ، ابزار نفس او می باشند و پاكی یا نا پاكی اعضاء ، درستی یا نا درستی عمل ، خوش خلقی یا بد خلقی او بستگی به نفس دارد و اگر نفس تابع عقل گردد و عقل تابع انبیاء و كتب آسمانی باشد عقل انسان حاكم بر نفس او گشته و ابزار نفس را در راه صحیح بكار می گیرد و راه صحیح را تشخیص خواهد داد.اما اگر نفس انسان سركش باشد و از پیروی عقل سر باز زند برای ارضای خود بوسیله اعضاء و جوارحش دست به هر عمل ننگین می زند و از انسان درنده خوئی عجیب و متجاوزی خطر ناك و ستمگری نابكار و مجرمی پلید می سازد.
دانلود در ادامه مطلب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1201
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 275
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 395
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 3,345
  • باردید دیروز : 52
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 5,403
  • بازدید ماه : 5,403
  • بازدید سال : 25,267
  • بازدید کلی : 497,285
  • کدهای اختصاصی