loading...
فایلینا
عباس بازدید : 206 شنبه 03 بهمن 1394 نظرات (1)

تـأثیـر عوامل خانوادگی بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

مقدمه:
قرآن كتاب آسمانی ما مسلمانان و نیز پیامبر بزرگوار اسلام , مكرراً بر تحصیل علم و دانش تاكید كرده اند. رسول اكرم (ص) بارها مسلمانان را به فراگیری علوم تشویق كرده اند و فرموده اند:« به دنبال علم و دانش بروید حتی اگر در چین باشد. » مسلمانان نیز به پیروی از دستورات قرآن و پیامبر از صدر اسلام برای آموختن علوم مختلف سعی و كوشش فراوان داشته اند. ازاین جهت لازم است برای بهبود تعلیم و تربیت و همچنین راهنمائی و كمك به دانش آموزان در امر تحصیل كه همواره مورد نظر دانشمندان و بزرگان دین بوده است سعی و كوشش بعمل آید .
برتمام افراد جامعه بخصوص آنان كه به نوعی با آموزش و پرورش در ارتباطند لازم است به هر نحو كه می توانند راهی را برای بهتر كردن وضع تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش بخصوص در مقطع ابتدایی و رفع كمبودها و اشكالات آموزشی پیدا نموده و علل و عواملی كه در پیشرفت تحصیلی نسل های آینده و حال موثرند را بررسی و كشف نمایند.
بیش از 80 % شخصیت كودكان و نوجوانان در متن خانواده , در كنار پدر و مادر شكل می گیرد و خانواده بعنوان اولین پایگاه تعلیم و تربیت و نخستین مدرسه كودكان می باشد و در مورد پیشرفت تحصیلی فرزندان و آینده سازان نقش اساسی را دارند , لازم است در این باره علل كمبود و نقایص برخورد اولیا پیگیری و در جهت « پیشرفت تحصیلی فرزندان بكار گرفته شود. و به خانواده های محترم و عاشق پیشرفت فرزندان , آموزشهای لازم و ضروری , با تشكیل كلاسهای آموزش خانواده از طریق مربیان و استادان ماهر و حاذق داده شود. »
کلمات کلیدی:

خانواده

تربیت اجتماعی

پیشرفت تحصیلی

انگیزه پیشرفت

بیان مسئله :
از آنجایی كه عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و به عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند كه در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان كه بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
2- آیا رابطه ای بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
دانلود در ادامه مطلب
عباس بازدید : 174 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (0)

پایان نامه کارشناسی روانشناسی و علوم تربیتی با عنوان رابطه بین تعامل عاطفی در خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان

چکیده:
نه تنها در عصر کنونی بلکه از روزگاران گذشته نیز نحوه تعامل عاطفی در خانواده و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی فرزندان شناخته شده است. در تحقیق حاضر سعی شده علل مؤثر و اثرگذار بر این امر شناخته و مورد کنکاش قرار گیرد. نمونه انتخابی شامل 120 نفر از دانش‌آموزان مدرسه راهنمایی دین و دانش در منطقه 2 تهران واقع در سعادت آباد خیابان ششم شرقی پلاک 8 که دارای جنسیت مذکر بوده و از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، به منظور اثبات فرضیه تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته که برای چگونگی الگوهای تبادلی خانواده طرح ریزی شده و شیوه ارزیابی خانواده بر اساس سبک مشکل محور بوده، استفاده شده است.
با اجرای آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون سعی شده ارتباط بین نحوه تعامل عاطفی در خانواده با پیشرفت تحصیلی فرزندان اثبات شود.نتایج تحلیل آماری در این تحقیق حاکی از آنست که نحوه تعامل عاطفی در خانواده اثر معنی داری بر پیشرفت تحصیلی افراد مورد مطالعه در این پژوهش ندارد و بین نمره تعامل عاطفی والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان در سالهای مختلف تحصیلی ضریب همبستگی مثبت وجود دارد.
واژه های کلیدی:

خانواده

تعامل عاطفی Affective Interaction

پیشرفت تحصیلی Educational Imrovement

مقدمه:
مسأله تربیت، مسأله حیات و ممات ملتهاست. بنای آن در خانواده آغاز می شود و در جامعه و مدرسه تکمیل می شود. به صراحت می توان گفت که مفهوم پیشرفت یا عقب ماندگی را از هر دیدی که بنگریم محصول تربیت است. قومی پیشرفته است که تربیت آن پیشرفته باشد و قومی عقب مانده است که تربیت آن عقب مانده است و این امر هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی قابل تعیین است.(قائمی، 1369) خانه و خانواده اولین پایگاه پرورش و تربیت کودکان است و چنانچه پدران، مادران، سرپرستان کانون خانواده در این امر خطیر سهل انگاری و مسامحه نمایند در دومین پایگاه یا مرحله، یعنی مدرسه سعی و مجاهدت و کوشش وتلاش مربیان و معلمان در این جهت، اگر به کلی بی نتیجه نباشد، مسلم پربار وثمربخش نتواند بود. (علایی، 1369)
اداره سرشماری ایالات متحده آمریکا، تعریف وسیعی از خانواده را به شرح زیر ارائه می دهد.
خانواده گروهی است متشکل از دو یا چند نفر که به یکی از طرق تولد، ازدواج و یا فرزند خواندگی با یکدیگر مرتبط بوده و با همدیگر در یک منزل زندگی می کنند. " در مجموع خانواده‌ها با توجه به عملکردهای اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی و عاطفی تعریف می گردند و انواع گوناگون خانواده عبارتند از: تک والدی، ازدواج مجدد، دو شغلی، اقوام نزدیک و زوج بدون فرزند. (گلادینگ، 1382) از آنجا که خانواده خود یک واحد اجتماعی است و ارزشها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل می‌شود، بعنوان یک واسطه از لحاظ تأثیر محیط اجتماعی بر کودک نیز دارای اهمیت است. به دیگر سخن چون خانواده کانون تولد و زایش فرزند است قبل از او شکل گرفته و تا مرحله ای که فرزند به آگاهی و شعور کافی برسد، خواه و ناخواه در تعیین سرنوشت و ساختمان روحی و نوع جهان بینی و طرز تفکر وی که خود برگرفته از محیط اجتماعی است تأثیر فراوان دارد. (پوردرویش، 1370)
عباس بازدید : 243 چهارشنبه 30 دی 1394 نظرات (0)

پایان نامه کارشناسی رشته روانشناسی،علوم اجتماعی و علوم تربیتی با عنوان

بررسی عوامل موثر بر پیدایش و گسترش پدیده كودكان خیابانی و انطباق اجتماعی آنها

چكیده :
موضوع این تحقیق (( بررسی عوامل موثر بر پیدایش و گسترش پدیده كودكان خیابانی و انطباق اجتماعی آنها مطالعه موردی شهر تهران است كه با استفاده از روش های اسنادی و پیمایش نمونه 30 نفر از كودكان خیابانی شهر تهران و مقایسه آنها با همین تعداد از كودكان غیر خیابانی شهر تهران انجام گرفته است.برای توصیف و تبیین این پدیده پس از بررسی رهیافت ها و چشم اندازهای نظری در جامعه شناسی مسائل اجتماعی و تجزیه و تحلیل نظریات و فرضیات موجود درباره این مسئله در ادبیات و متون معتبر خارجی. چهارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریه حذف اجتماعی مانوئل كاستلز تدوین شده و با توجه به ویژگی های این پدیده و زمینه اجتماعی، اقتصادی پیدایش این پدیده در دو دهه اخیر ایران بر حسب نظریه حذف اجتماعی مضاعف به توصیف و تبیین این پدیده اقدام شده است.
روش شناسی این تحقیق مبتنی بر استفاده از روش های اسنادی ( برای بررسی روند تغییرات اقتصادی و اجتماعی كلان ایران در دو دهه گذشته و ارتباط آن با پدیده كودكان خیابانی ) و روش پیمایشی ( برای بررسی تجربی این پدیده ) است. در بخش پیمایشی تحقیق 8 فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است كه نتایج تحقیق نشان می دهد كه در اكثر موارد فرضیات تحقیق تایید شده است و مقایسه نمونه كودكان خیابانی بر اساس این فرضیات نشان می دهد. كه فرآیند حذف اجتماعی مضاعف در مورد این كودكان اتفاق افتاده است و كودكان خیابانی مورد مطالعه كودكان به حاشیه رانده شد.از اقشار و خانواده های به حاشیه رانده شدة ایران در دو دهه اخیر هستند.
کلمات کلیدی:

تربیت

بزهكاری

خانواده

ارتکاب جرم

كودكان خیابانی

مسائل اجتماعی

مقدمه:
برای معالجه ودرمان معضل كودكان خیابانی همواره تحقیقاتی توسط محققین ودانشمندان بعمل آمده و راهكارهای متعددی اعمال شده است لیكن همچنان شاهد حضور تعداد زیادی از این كودكان در خیابانهای شهرك های بزرگ كشورمان هستیم، این حضور ناشی از مشكلات عدیده موجود در خانواده های آنان است بطوریكه كودك فضای گرم خانواده را رها كرده و به خیابانها پناه می آورد، این كودكان برای زنده ماندن و داشتن سرپناه حتی موقت مانند خانه های متروكه وسایر ساختمانها و پناهگاهها و یا منزل یك دوست موقت سودجو، گرفتاریهای زیادی را متحمل می شوند و در اكثر مواقع آلوده به بسیاری از جرائم و بیماریها می شوند. البته با توجه به اینكه برخی از این كودكان صرفاً برای كار و در روزها از منزل خارج می شوند و شبها به منزل باز می گردند نمی توان آنان را در ردیف سایر كودكان فراری و آواره در خیابانها قرار دارد.
اینگونه كودكان غالباً به دلیل فقر و پر جمعیت بودن خانواده ها و در پاره ای از مواقع سوء استفاده جنسی از آنان در خانواده ناچارند بعضی از شبها و یا اكثر ساعات روز در بیرون از منزل باشند.
در حال حاضر و با توجه به مهاجرت بی رویه ای كه طی سالهای اخیر صورت گرفته به شدت بر تعداد كودكان خیابانی افزوده شده به طوریكه سازمانهای مسئول نتوانستند آمار دقیقی از آنان تهیه نمایند، تحقیقات نشان می دهد كه بسیاری از این كودكان به دنبال گرفتن كمكهای رسمی نیستند بلكه در حمایت افراد مورد اعتماد در محیط خود می باشند كه ممكن است بخشی از سازمان موجود باشند و یا نباشند. ضروری است كه پشتیبانی از این گونه كودكان به گونه ای صورت گیرد كه پاسخگوی نیازهای آنان به عنوان فردی باشد كه در یك محیط نا امن زندگی می كند. وقتی آنها نیاز به كمك دارند باید افراد مورد اعتماد در دسترس باشند و این اغلب مستلزم این است كه اینها همواره مورد توجه قرار داشته است. پس از ذكر این مقدمه به تعریف موضوع كودكان خیابانی می پردازیم. كودكان خیابانی چه كسانی هستند ؟
كودكان خیابانی بچه هایی هستند كه بخش قابل ملاحضه ای از زندگی خود را در خیابانها سپری كرده و برای جامعه اثرات زیانباری را به بار می آورند. این كودكان در حقیقت پدیده ناشی از شهر نشینی محسوب می شوند. این كودكان گروه نامتجانسی را تشكیل می دهند و از زمینه های اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی متفاوتی برخاسته اند. برخی از مطالعات سعی كرده اند كه بین كودكان مختلف حاضر در صحنه خیابان تمایز قایل شوند و آنها را به دو گروه بچه های خیابانی و بچه های داخل خیابان تقسیم بندی كنند. بچه های داخل خیابان در حقیقت حامیان خانواده های خود بوده و معمولاً شبها به منزل و نزد خانواده خود برمی گردند.
ولی بچه های خیابان خانه و منزل پدر و مادری ندارند و غالباً در خیابانها و مكانهای نامناسب بسر می برند. در ایران پژوهشهای اندكی در این مورد صورت گرفته است اما پژوهشی كه در سال 1375 صورت گرفت ( در تهران، صندوق كودكان سازمان ملل متحد ) نشان می دهد كه در اكثر میدانهای مهم و چهارراههای پررفت و آمداز جمله میدانهای ونك، تجریش، امام خمینی، انقلاب، آزادی، امام حسین و... و چهارراه های ولیعصر، كردستان، استانبول و ... انبوهی از این كودكان در حال فعالیت هستند.
دانلود در ادامه مطلب
عباس بازدید : 192 چهارشنبه 23 دی 1394 نظرات (0)

خشونت علیه زنان در ایران

مقدمه
خشونت علیه زنان تجلی نابرابری و قدرتمداری تاریخی بین زن و مرد است (اعلامیه رفع خشونت علیه زنان 1993) بر اساس اعلامیه 1993: ترس بزرگترین پیامد اعمال خشونت علیه زنان است. ترس از خشونت مانع بزرگ زندگی مستقل زنان است و موجب می‌شود تا زنان پیوسته در صدد كسب حمایت مردان باشند كه این حمایت در موارد بسیاری آسیب‌پذیری و وابستگی بسیار زنان را به دنبال دارد و مانع اصلی توانمند ساختن زنان است.توانائی‌های بالقوه‌ای كه می‌تواند موجبات رشد قابلیت‌های آنان را فراهم آورد و انرژی زنان را در جهت بهسازی جامعه صرف كند. اعمال خشونت در سراسر جهان پدیده‌ای رایج است و اختصاص به جامعه‌ای خاص و یا فرهنگ و بینشی ویژه ندارد.
در واقع زنان در هر كشوری و هر جامعه‌ای به نحوی از انحاء چه در محیط خصوصی‌ (خانه) و چه در محیط عمومی (اجتماع) مورد خشونت قرار می‌گیرند. با توجه به پیامدهای جبران ناپذیر خشونت هم برای ساختار انسانی، اجتماعی و خانوادگی جامعه و هم برای خود زنان این مسأله باید در سطح بین‌المللی از حساسیت ویژه‌ای برخوردار شود. در واقع اعمال خشونت علیه زنان بر مبنای جنسیت آنها نقض حقوق‌بشر و آزادی‌های بنیادین، انكار تمامیت روحی و جسمانی توهین به حیثیت و كرامت آنهاست. خشونت علیه زنان مانعی در برابر دستیابی به اهداف برابری، توسعه و صلح است. خشونت برخورداری زنان را از حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین، نقض، تضییع و یا سلب می‌كند و ناكامی دیرینه در حفظ و ارتقاء این حقوق و آزادی در مورد اعمال خشونت علیه زنان مایه نگرانی همه كشورهاست.
"اصطلاح خشونت علیه زنان" به هر فعل خشونت‌آمیز مبتنی بر جنسیت مونث اطلاق می‌شود كه منجر به آسیب‌دیدگی یا رنج روانی و جسمانی و جنسی آنان شود. سوال مهم این است كه آیا این پدیده یك مسئله اجتماعی قلمداد می‌شود؟ اگر بپذیریم خشونت همواره عملی نامشروع است، چرا برخی از مردان بدان متوسل می‌شوند و برخی دیگر هرگز بدان دست نمی‌زنند؟ چه می‌شود همسرانی كه با هم ازدواج كرده‌اند و باید آرام‌بخش و آرامش‌آفرین یكدیگر باشند، به دشمنی با هم بر می‌خیزند؟
در هر جامعه‌ای شكل‌های خشونت با ساختار قانونی، دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است. در ایران خشونت علیه زنان همواره بعنوان ابزاری برای تثبیت قدرت مردانه بكار رفته و بطور مشخص در دو حوزه خصوصی و عمومی اتفاق افتاده است. حوزه خصوصی شامل خشونت در خانه پدر و شوهر می‌باشد و از حوزه عمومی می‌توان به مواردی چون آداب و رسوم، فرهنگ شفاهی و مكتوب، نهادهای اجتماعی و نظام حكومتی اشاره كرد. خشونت علیه زنان پدیده‌ای است اجتماعی، اما نمی‌توان با توضیحات كلی علت واقعی وقوع خشونتی خاص را تبیین كرد. باید رابطه بین خشونت كنند و قربانی را در نظر گرفت و بررسی بزه شناختی عمل خشونت‌آمیز را از جنبه‌های گوناگون روانشناختی و جامعه شناختی مورد تحلیل و مطالعه قرار داد. تعریف خشونت فرهنگ حقوقی، خشونت را "استفاده نابجا، غیرقانونی و تعرض آمیز از قدرت" تعریف می‌كند.
کلمات کلیدی:

خانواده

خشونت

خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان در ایران

دانلود در ادامه مطلب
عباس بازدید : 184 چهارشنبه 23 دی 1394 نظرات (0)

بررسی خشونت خانوادگی با تاکید بر پدیده همسرآزاری

چکیده
خشونت رفتار است که منجر به صدمه زدن به طرف مقابل صورت می گیرد . خشونت خانوادگی و شکل رایج آن همسرآزاری ( زن آزاری ) ریشه در تاریخ و فرهنگ غلط ما دارد . خشونت جسمی و فیزیکی نسبت به گذشته کاهش یافته، اما حالت روانی و تحقیر کردن آن در حال گسترش است .روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و فرا تحلیل نظری می باشد که ار نتایج آخرین تحقیقات درباره موضوع مذکور استفاده شده است .
هدف این پژوهش بررسی عوامل ( فردی، تعادل بین فردی و اجتماعی، اقتصادی )، ابعاد و میزان خشونت علیه زنان، پیامدهای همسرآزاری ( روانی، ذهنی، جسمی، اخلال درآمدی خانواده و روابط اجتماعی ) وشیوع این پدیده است .
واژگان کلیدی :

خانواده Family

خشونت Violence

همسرآزاری spouse Abuse

خشونت خانوادگی Family Violence

خشونت علیه زنان Violence against women

مقدمه
طبق تعریف استروس (1993) خشونت خانوادگی به نوعی پرخاشگری اشاره دارد که در روابط بین زوجین رخ می دهد که تحت عنوان همسرآزاری، خشونت زناشویی، زن آزاری، شریک آزاری توصیف شده است. (محمدخانی و همکارانش ,:206 ). یافته های یک پژوهش گسترده در سطح جهانی نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته، حدود 28 درصد زنان ابراز می کنند دست کم یک بار مورد خشونت جسمی در طول زندگی مشترکشان از طرف همسر قرار گرفته اند و این آمار در کشورهای در حال توسعه 18تا 67 درصد است . (معصومه حسن ,78:1389).
در کشورهای ما نرخ همسرآزاری در طیفی از30 تا 80 درصد برآوردشده است . (محمدخانی و همکارانش ,:206). از دید فمنیست ها که اصولا رفتار خشن را به معنای رفتار خشن مردان نسبت به زنان و کودکان در نظر می گیرند، علت اصلی خشونت وجود ساختار اجتماعی پدر سالار در جامعه است که در سلسله مراتب سازمان ها و در روابط اجتماعی افراد نیز قابل مشاهده است . انواع خشونت علیه زنان را می توان به روانی، جسمی، جنسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تقسیم بندی کرد که اکثر پژوهش ها نشان داده اند که خشونت روانی بیشتر اعمال می شود و ابعاد آن از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت است، اما در همه خانواده ها وجود دارد و مختص به خانواده های مسئله دار نیست .با توجه به آنچه بیان شد در این تحقیق سعی شده، در مورد علل و عوامل، میزان و ابعاد، پیامدها و شیوع خشونت علیه زنان بحث و بررسی کرد.
دانلود در ادامه مطلب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1201
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 125
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 346
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 807
  • باردید دیروز : 52
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 2,865
  • بازدید ماه : 2,865
  • بازدید سال : 22,729
  • بازدید کلی : 494,747
  • کدهای اختصاصی