رساه دکتری مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی با عنوان نقش تلفیق در برنامههای درسی پایه اول ابتدائی و ارائه یك الگوی راهنما جهت تدوین برنامههای درسی مبتنی بر رویكرد تلفیقی
چکیده:
تغییرات گوناگون و مستمر در دنیای فناوری و دگرگونیهای عظیم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، و به تبع آنها پیدایش نیازهای متنوع و گوناگون فردی و اجتماعی، و وضعیت نگران كنندهی فاصلهی بین دنیای آموزش و دنیای كار ضرورت ایجاد تغییر در شیوههای طراحی و اجرای برنامههای درسی را امری بدیهی ساخته است و موجب شده تا برنامهریزان بیش از پیش در زمینهی طراحی برنامهها به رویكردهای مختلف بیندیشند. (یكی از رویكردهایی كه میتواند به حل مسئله كمك كند رویكرد تلفیقی است.)در طول زمان نظامهای درون رشتهای، مهمترین سهم و نقش را در آموزش داشتهاند. علیرغم انتقادات و اشكالاتی كه به این شیوهی سازماندهی وارد ساختهاند. اما عملاً بخش اعظم برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها در دنیا، بر این اساس طراحی میشده و اكنون نیز پا برجاست (احمدی، به نقل از ملكی 1382).
در حالی كه با وجود این نظام هرگز بین محتوای برنامه درسی و زندگی واقعی دانشآموز رابطه موثر به وجود نمیآید بدین معنی كه آموختههای شاگردان در مسائل اساسی زندگیشان به كار نمیآید و هیچ كمكی در حل مسائل زندگی به آنها نمیكند.لذا وقتی مفاهیم علمی نتوانند دانشآموز را رشد دهند از ارزش تربیتی برخوردار نخواهند بود، چرا كه در زمینه تربیت دانشآموز، رشتههای علمی نقشی جز وسیله بودن ندارند.وقتی در زندگی خود با مسائلی مواجه میشویم هرگز نمیپرسیم كه به عنوان مثال درس ریاضی چه بخش از مسئله را حل میكند و یا درس دیگر چه نقشی میتواند داشته باشد، چرا كه مسائل اجتماعی از كلیت برخوردارند، لذا باید كلی نگریسته شوند (هاشمیان نژاد به نقل از ملكی، 1382).
کلمات کلیدی:
برنامه درسی
سازماندهی محتوا
برنامه درسی تلفیقی
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
مقدمه:
در نظام سنتی تعلیم و تربیت، نقش آموزش و پرورش، انتقال دانش، و نظام ارزشی از نسلی به نسلی دیگر بوده است اما امروزه با توجه به دگرگونی مداوم وضعیت بازار و مشاغل و نگرانی در تضمین فرصتهای شغلی و تغییر در ابعاد مختلف دانش و به اصطلاح انفجار دانش و نیز انفجار جمعیت و همچنین تغییر در دیدگاه صاحبنظران كه خواهان انسجام و سازگاری برنامهها با دگرگونیهای عظیم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تغییرات مستمر در دنیای تكنولوژی و مشاغل هستند. ضرورت تغییر در ساختار برنامههای درسی امری بدیهی محسوب میگردد. (خلخالی، 73)لذا باید به رویكردی روی آورد كه كلینگر باشد یعنی هم مسائل مورد نیاز فرد و جامعه و هم در برگیرنده چند نظام رشتهای باشد، كه تحقق چنین امری تا حدی از طریق رویكرد تلفیقی میسر خواهد بود. در این برنامهها واقعیتها و نیازهای دنیای جدید در فراسوی ساختار یكسو نگری رشتهها، جرئینگری و محدودیتهای تخصصی شدن و تقسیم علوم مطرح میگردد.
این بحث (تلفیق) از جالبترین مباحث مربوط به طراحی برنامه درسی است كه به عنوان راهی برای یادگیری واقعی، با از میان برداشتن مرزهای ساختگی بین موضوعات درسی تشخیص داده شده است.این نوع برنامه درسی با هدف ارتباط دادن مطالب معنادار و تلفیق مفاهیم، مضامین و مهارتها در مقابل برنامههای درسی مجزا و محتوا محور قرار میگیرد. (ملكی، 82)
رویكردهای تلفیقی نیز مانند هر رویكرد تربیتی ریشه در دیدگاههای فلسفی و روانشناسی دارد كه مباحثمربوط بهوحدتدانش و مبانیروانشناسی و اجتماعیوحدتدانش شامل آن میگردد. (ملكی، 1379)ابعاد تلفیق برنامههای درسی را در سه بعد میتوان بررسی كرد. وسعت، شدت و درگیری محیطی (ملكی، 1379، ص 177)اولین تجربه طراحی برنامههای درسی میان رشتهای در دوره تحصیلی ابتدایی آغاز گردید و رفته رفته به دور متوسطه سرایت كرد (مهر محمدی، 1378)
ابتدا سه رویكرد پیشرفتگرا [روش پروژه، برنامه درسی مبتنی بر تجربه و نهضت فعالیت] به برنامههای درسی دوره ابتدائی ظهور كرد (مهر محمدی، 1383)و سپس انواع دیگر سازماندهی تلفیقی مطرح شدند از جمله رشته محور، رشتههای موازی واحدهای درسی، درسهای شكل گرفته از رشتههای مكمل یكدیگر واحدهای درسی میان رشتهای، الگوی روز تلفیق شده و برنامه كامل میباشد كه به طور مفصل در ادامه مطالب، شرح داده خواهد شد همچنین در این پژوهش سعی بر آن است كه مطالبی در مورد تاریخچه، تعریف، انواع سازماندهی تلفیقی، ابعاد تلفیق، دلایل آن، معیارهای تلفیق، متدها، رویكردهای فلسفی و روانشناسی مرتبط با آن، مزایا و محدویتهای آن ارائه گردد.
دانلود در ادامه مطلب