پایان نامه کارشناسی رشته روانشناسی عمومی با عنوان
بررسی تأثیرات منفی تربیتی پدر و مادر بر عزت نفس کودکان و نوجوانان در مدرسه
چكیده:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس كودكان بوده است. تحقیق با شركت 200 نفر دانشآموزان پسر و دختر از هر كدام 100 نفر از بین 4 مدرسه راهنمایی استان تهران كه بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. تعداد آزمودنیها از هر مدرسه 50 نفر بوده است. دانشآموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تكمیل كردند. بررسیهایی كه در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است كه عبارتند از:
الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان «كل نمونه» 27/0- است كه در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان در بین دخترها 245/0- است كه در سطح 5% معنیدار بوده است.
ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان در بین پسرها 56/0- است كه در سطح 1% معنیدار بوده است.
د) تفاوت تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون t بررسی شد كه نشان داد میانگین تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
هـ) تفاوت میانگینهای عزت نفس در دختران و پسران معنیدار نیست.
کلمات کلیدی:
کودکان
عزت نفس
تأثیرات منفی تربیتی
تأثیر بدرفتاری والدین
عزت نفس کودکان و نوجوانان
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در كشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس كودكان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است. بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شكلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در كودكان دارد. در خانوادهای كه صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد كودك میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یك سو كودك میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشكلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میكند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شكلگیری بنیادین عزت نفس در كودكان متأثر از فضای كلی خانواده است.
میدانیم كه اگر گویا فضای كل خانواده هر حركت و رفتار كودك را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، كودك به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد كه همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشكلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند كه رفتارهای كودك را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد كودك خود هستند در چنین فضای خانوادگی كودك نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و كودك در هر امری دچار بلاتكلیفی است.
دانلود در ادامه مطلب