پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق و حقوق بین الملل با عنوان حریم خصوصی
مقدمه
انسان، همواره و از بدو خلقت، به دلیل دو گرایش مختلف و در عین حال مكمل «تنهایی» و «معاشرتجویی» خود، به انجام دو نوع كنش و رفتار مبادرت میورزیده است. نوع اول، كنشهایی هستند كه آگاه شدن دیگران از آنها حساسیت و نگرانی در او برنمیانگیخت. حال آنكه، نوع دوم كنشهایی هستند كه آگاهی دیگران از آنها درون وی را متلاطم میساخت. تا حد زیادی، همین قسم اخیر از كنشهای انسانی است كه تبلور بخش حیات معنوی انسان است. انسان در دنیای تنهایی خود میتواند در مورد هر چیز آنگونه كه میخواهد فكر كند، و تا زمانی كه آسیبی به دیگران وارد نكرده هر گونه عملی را بیهیچ محدودیتی در دنیای تنهایی خود انجام دهد. نطفة استقلال و آزادی انسان در همین دنیای تنهایی اوست كه شكل گرفته و بارور میشود و مقدمهای برای آزادی او در اجتماع میگردد.
انسانی كه همواره نگران آنست كه مبادا دیگران با مزاحمتها و تعرضات خود عالم خلوت و تنهایی وی را بر هم زنند، ناخواسته مجبور خواهد شد كه رفتار خود را همسو با اراده و خواست دیگران سازد یا این كه دست از رفتارهای مطلوب خود بردارد. چنین «موجودی» با از دست دادن ارزش و شأن انسانی خود، تبدیل به یك آلت و ابزار میشود. اهمیت حریم خصوصی از همین جاست كه تلألؤ پیدا میكند. در سایة یك حریم امن و ایمن، فرد امكان آن را پیدا میكند تا به عنوان كنشگری خودمختار و مستقل، آنگونه كه میخواهد عمل كند. بنابراین، حریم خصوصی نمودی عینی به دو مفهوم «كرامت انسانی» و «فاعلیت اخلاقی» انسان میبخشد و نیل به این مهم در صورتی میسر میگردد كه ادعای انسان بر حریم خصوصی خود به صورت «ادعایی تضمین شده» و به عبارتی در قالب تأسیس «حق» درآید. پس لازم است كه از «حق حریم خصوصی» سخن گفت.
با این همه، در مورد مفهوم حق حریم خصوصی و مصادیق و محدودیتهای آن اجماعی وجود ندارد، به طوری كه محاكم داخلی ممكن است مسیری ناهمگون با مسیر حقوقی بپیمایند. به نظر میرسد كه یكی از راه حلهای احتراز از چنین امری، وجود نهاد یا نهادهای برتری است كه واجد جنبهای فراملی بوده و محاكم داخلی را جهت حركت در مسیر حقیقی «حقوق بشر» ارشاد كنند. البته این نهادها از حیث تقویت و نهادینهسازی استقلال قوة قضائیه هم دارای اهمیت هستند. بسیاری از فلاسفه و حقوقدانان كلاسیك بر این باورند كه وظیفة اصلی دادرسان و به طور كلی قوة قضائیه تضمین حقوق و آزادیهای فردی در مقابل تعدیات دولت و سایرین است. از این دیدگاه، معیار كار قوة قضائیه بر مفاهیمی همچون حقوق طبیعی و انصاف و اخیراً حقوق بشر تلقی میشود. اما بر اساس چه تضمینی است كه دادرسان در كمال شجاعت مدنی به این وظیفه خود واقعاً جامة عمل بپوشانند؟ بویژه آنكه دادرسان خود منصوب حكومتاند، و محتوای اكثر قوانین بیتأثیر از نفوذ گروههای فشار و ذینفوذی همچون صاحبان سرمایه یا احزابی كه ولو با رأی مردم به قدرت رسیدهاند نیست.
کلمات کلیدی:
حریم خصوصی
تعرض
حقوق بشر
نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران
دانلود در ادامه مطلب