loading...
فایلینا
عباس بازدید : 161 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (0)

پایان‌نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی با عنوان بررسی ارتباط بین تیپ‌های شخصیتی (درون‌گرا ـ برون‌گرا) و سبک مدیریت (آمرانه ـ مشارکتی) مدیران دانشگاه تهران همرا با پاورپوینت کامل

چکیده:
دانشگاه همانند سایر سازمان‌های رسمی دارای ساختار، مدیریت و منابع انسانی و مادی می‌باشد ولی علیرغم همه سازمان‌ها، دانشگاه نهادی است که درونداد، فراگرد و برونداد آن انسان است و این امر ایجاب می‌کند تا شیوه مدیریت و رهبری ویژه‌ای در دانشگاه اعمال گردد. پژوهش حاضر با هدف پاسخ دادن به این سؤال که آیا بین تیپ‌های شخصیتی (درون‌گرا و برون‌گرا) و سبک مدیریتی (آمرانه – مشارکتی) مدیران دانشگاه تهران ارتباطی وجود دارد یا خیر؟ انجام گرفته است در این پژوهش نمونه‌ای به حجم 88 نفر از مدیران دانشگاه تهران انتخاب گردیده که ابزار گردآوری اطلاعات از آنان شامل دو پرسشنامه استاندارد بوده.
یکی پرسشنامه «تیپ شخصیتی آیزنگ» که شامل 90 سؤال آری، خیر و دیگری پرسشنامه سبک مدیریت «فردلوتانز» که شامل 35 سؤال پنج گزینه‌ای است. این دو پرسشنامه که امروزه دقیق‌ترین و رایج‌ترین ابزار اندازه‌گیری تیپ شخصیتی و سبک مدیریتی محسوب می‌شوند از روایی و پایایی بالایی هم برخوردارند.اطلاعات حاصل از این پرسشنامه‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
از یافته‌های مهم تحقیق این است که : 1- بین تیپ شخصیتی و سبک مدیریت مدیران دانشگاه تهران رابطه وجود دارد. 2- بین تیپ شخصیتی برون‌گرا و سبک مدیریت مشارکتی در میان مدیران دانشگاه تهران همبستگی مثبت وجود دارد. 3- بین تیپ شخصیتی درون‌گرا و سبک مدیریت آمرانه در بین مدیران دانشگاه تهران ارتباط وجود دارد. 4- بین تیپ شخصیتی برون‌گرا و سبک مدیریت آمرانه همبستگی منفی وجود دارد. 5- بین تیپ شخصیتی درون‌گرا و سبک مدیریت مشارکتی همبستگی منفی وجود دارد. در پایان تحقیق پیشنهاداتی در ارتباط با بهبود مدیریت دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی ارائه شده است.
کلمات کلیدی:

رهبری

مدیریت آموزشی

سبکهای مدیریت

تیپ‌های شخصیتی

رابطه شخصیت با مدیریت

مقدمه
انسان بطور فطری موجودی اجتماعی است و گرایش به کار جمعی و همکاری سازمان‌یافته و روابط متقابل با دیگران دارد. یعنی انسان برای تأمین قسمت عمده‌ای از نیازهای اولیه و ثانویه خود، نیاز به تشکیل سازمان دارد و در واقع سازمان‌ها جزء جدائی‌ناپذیر حیات بشری گردیده‌اند. اما آنچه امروزه در این رابطه نمود بیشتری دارد این است که زندگی امروزه انسان‌ها بیش از پیش به سازمان‌ها وابسته شده و سازمان‌ها متعددتر، پیچیده‌تر، متنوع‌تر، گسترده‌تر و فراگیرتر شده‌اند و از طرفی مدیریت، بخش اساسی، انسجام‌بخش و اجتناب‌ناپذیر از هر سازمانی بخصوص سازمان‌های پیچیده می‌باشد.
ایجاد سازمان‌های امروزی و مدیریت اثربخش آنها با استفاده از تئوری‌های سازمان و علم مدیریت، شاید بزرگترین پیشرفت انسان در قرن حاضر باشد. به همین لحاظ اهمیت پیشرفت مدیریت و شکل‌گیری دانش مربوطه را همتراز پیشرفت‌های شگفت‌انگیز فنی و تکنولوژیکی دانسته‌اند زیرا پیشرفت‌های فنی بشر خود ناشی از توان او در تشکیل سازمان‌های اجتماعی و کار سازمان‌یافته است. مدیریت، دانش‌ را از حالت تفننی و تجملی در آورده و آن را به یک سرمایه ملی تبدیل می‌کند و موجبات توسعه اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و ... را فراهم می‌نماید. (پرداختچی، 78)
بی‌تردید موفقیت هر سازمان به شایستگی و توانایی‌های مدیر آن سازمان بستگی دارد. چه اینکه سازمان موردنظر یک واحد تجاری، نهاد دولتی، آموزشی، پزشکی و یا مذهبی باشد. شایستگی رهبری سازمان تعیین‌کننده شایستگی سازمان خواهد بود و اهمیت آن چیزی نیست که در بحبوحه سازمان گم شود. خاصه آنکه سازمان، نهادی چون دانشگاه باشد که هم درونداد و هم برونداد آن انسان است و در این سازمان‌ها مدیران با انسان‌ها سروکار دارند و در حقیقت فراگرد عملیات سازمان‌های آموزشی به وسیله انسان‌ها (مدیران و اساتید) و بر روی انسان‌ها (دانشجویان) انجام می‌پذیرد به همین جهت اداره‌ی مؤثر آن علاوه بر دارا بودن مهارت فنی مدیریت، نیاز به مهارت‌های ادراکی و روابط انسانی بسیار بالایی که برخاسته از تیپ شخصیتی مدیر می‌باشد، دارد تا بتواند با جلب نظر و توجه همکاران و تأثیرگذاری مثبت آنان بر اهداف سازمان که همان تعالی جامعه است دسترسی پیدا نمود.
شیوه‌ی رفتاری فرد بعنوان مدیر که جهت تأثیرگذاری بر فعالیت‌های دیگر افراد، مورد استفاده قرار می‌گیرد حاکی از شیوه‌ی رهبری اوست و به گونه‌ای است که شناسایی آن در تسهیل تحقق هدف‌ها بسیار بااهمیت می‌تواند تلقی شود. اگر این شیوه‌ی مدیریت و رهبری به گونه‌ای باشد که در میان همکاران ایجاد علاقه‌مندی و تمایل به همکاری و ایجاد تحولات مثبت در جامعه را در پی داشته باشد شیوه‌ای مؤثر و مورد قبول، و در غیر این صورت قطعاً به هدر رفتن توانمندی‌های بالقوه‌ی جامعه، سرمایه و عمر انسان‌ها می‌شود که ممکن است با هیچ معیاری ضرر و زیان ناشی از آن قابل اندازه‌گیری نباشد.
دانلود در ادامه مطلب
عباس بازدید : 150 چهارشنبه 23 دی 1394 نظرات (0)

پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی با عنوان

بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

چکیده:
پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد. مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد. در جایگاه نظری عده‌ای مبادرت به خشونت را امری ذاتی می‌پندارند و عده‌ای نیز، به غیر ذاتی بودن آن اعتقاد دارند. بدلیل نسبی بودن خشونت، تغییر ماهیت و معنی آن متناسب با زمان و مکان اقسام گوناگونی دارد. خشونت علیه زنان پدیده ایست که در آن زن به خاطر جنسیت خود مورد اعمال زور و تضییع حق قرار می‌گیرد.
این خشونت به اشکال مختلف بروز کرده و میزان آن به طرز نگران کننده‌ای رو به افزایش است. علل بروز خشونت می‌تواند فردی، خانوادگی و یا اجتماعی باشد. خشونت ذاتا نا ارزشی است و نه ضد ارزش، بلکه دارای ارزش نسبی بوده و تابع شرایط است. این رویکرد، کاملا واقع بینانه و خرد پذیر بوده و اسلام و بسیاری از دیگر مکاتب الهی بر آن صحه می‌گذارند. بدون شک، اسلام آیین رحمت و طلایه دار سعادت و نیک بختی انسانها است، و خشونت مجاز در اسلام، در واقع، تجلی قهرنمای رحمت عام الهی است. غیر مسلمانان، مستشرقین و مسلمانان دیدگاه‌های متفاوت و بعا متناقض در بارة زنان و جایگاه آنها دارند. حضرت محمد 0ص) بنیان گذار نوعی مکتب اعتدال گرایی پویا در عرصة حقوق بشر و از جمله حقوق زن و مرد است.
مواردی وجود دارد که موجب تشخیص فقه شیعه از فقه سنی می‌شود. اختلافات فقهی اهل سنت و شیعیان خبر از اختلاف نظر در نحوة نگرشی شیعه و اهل سنت نسبت به زن دارد. فقها نیز در مورد نظام و حقوق خانواده و نقش زن در آن فتاوای مختلفی دارند. در قرآن کریم الگوهایی ارائه می‌شوند که بعضی در کسوت مردان تبیین رسالت ارزشمداری می‌نمایند و بعضی در کسوت زنان. تأویلات مختلفی در مورد نقصان عقل زن وجود دارد، اما از دیدگاه اسلام و مجموعة آیات و روایات و فهم بزرگان دین، هر کس با تقوی‌تر باشد در درگاه خداوند مقرب‌تر است.
زنان نسبت به مردان آسیب‌پذیرترند و در این میان ازدواج زود هنگام، سیاست ورزی جنسی، هتک حرمت، آزار جنسی، ختنه دختران و... سبب بروز خشونت علیه آنها می‌شود. تعالیم اسلامی همة اشکال خشونت نسبت به همة انسان‌ها را ممنوع دانسته و رعایت حال افراد و رفق و نرمش در روابط اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است و لیکن با بررسی آیات قرآن و احادیث معصومین (ع) دربارة زن به تأکیدهای فراوان‌تری در دوری از خشونت بر می‌خوریم. حتی در مواردی که سخن از طلاق و جدایی از زن پیش می‌آید قرآن بر اصل زیر بنایی «معروف» تأکید کرده و حدود «معروف» را ژرف تر و گسترده‌تر از قانون مندی و عدل گرایی دانسته و آن را بعنوان یک اصل کلی و عام که با هیچ تخصیص و تقییدی سازگاری ندارد معرفی می‌کند. خداوند صراحتا فاحشگی و خشونت علیه زنان را محکوم کرده و توسل به حجاب، به عنوان شیوة کنترل شهوات جنسی و محافظت زنان مطرح می‌گردد.
چرا که اسلام به عنوان یک نظام منسجم ارزشی، بر همة رفتار و کردار انسان و جامعه نظارت دارد. مقولة شهادت زنان، ممنوعیت قضاوت زنان،‌سرپرستی مرد، حق حضانت و نگهداری کودک، تعدد زوجات، تنبیه بدنی و... معرکة قضاوت‌ها و آرای ضد و نقیض متفقهین و متفکرین اسلامی و غیر اسلامی است و از مستمسک‌ها در ارزیابی منفی در باب شخصیت انسانی زن از دیدگاه اسلام به شمار می‌آید. در این مجال وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان می‌بایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آمزوه‌های دینی و تبیین و به روز در آوردن معارف دینی و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه به ویژه قشر جوان را برطرف کردهو ضمن کنترل، بررسی و نقد ایده‌ها، تفکرات و فرهنگ‌های صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را برملا سازند.
کلید واژه:

خشونت

زن

اسلام

فقه اسلامی

خشونت علیه زنان

دانلود در ادامه مطلب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1201
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 227
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 383
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 1,578
  • باردید دیروز : 52
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 3,636
  • بازدید ماه : 3,636
  • بازدید سال : 23,500
  • بازدید کلی : 495,518
  • کدهای اختصاصی